بعد از طی چند خیابان نه چندان طولانی می رسید پای بقعه ای که در چوبی و کوچکش آدم را به فضای دلچسبی می رساند که به دو قسمت مردانه و زنانه تقسیم شده است و با همه کوچکی اش میهمان زیاد دارد.
سرگذشت عارف مدفون در بقعه وسط میدان آن قدر جاذبه داردکه در راه برگشت از زیارت و حرم پای رفتن هر زائری را سست کند تا ساعتی را در فضای دنج و کوچک و آرام داخل بقعه به دور از جار و جنجال خیابان و هیاهوی شهر نشینی سر کنند مجموعه ای که سالیان سال است مرکزیت دارد.
در کتاب های تاریخی و اسناد مشهدی روایت های بی شماری از سرگذشت محمد جوان مومن است که بنا به گفته محققان بنا به تقدس محل وصیت کرده او را در جوار سر دسته سادات زیدی به نام های میر همام و میر هوا مدفون کنند.
ماجرای مقبره 48 سادات زیدی که وسعت زیادی داشته و یکی از قبرستان های اصلی مشهد بوده است در یکی از کوچه های حوالی ختم می شود به جریان های شنیدنی از یک روایت تاریخی که کمتر کسی ممکن است شنیده باشد .
*مسجد حضرت زهرا، مقبره میر همام
مسجد حضرت الزهرا یا همان میر هوای سابق که بنا به ادعای اهالی و قدیمی های محله احتمال می رود مقبره میر همام باشد و تا قبل از سال 1330 مقبره بوده است و اهالی هنوز هم منتظرند مقبره میر همام در حفاری ها یافت شود.
در این رابطه اطلاعات تاریخی پراکنده ای موجود است که نیاز به تحقیق گسترده دارد.
ابراهیم زنگنه در کتاب مزارات مشهد بزرگ می آورد: بقعه گنبد سبز مدفن سه تن از مشاهیر مشایخ قرن های نهم، دهم و یازدهم به نام های میر همام ( میر حوا )میر حسین چشتی از توابع هرات و میر محمد مومن استر آبادی است .
به گفته این محقق ابتدا میر هما الدین معروف به میر همام و به قول عوام مشهور به میر هوا در اینجا دفن شده و قبرستان نیز به نام وی شهرت یافته است و بعدها میر حسین چستی در جوار او مدفون می شود و بعدتر که محمد جواد مومن که به قصد زیارت ثامن الحج در مشهد دار فانی را وداع گفت در جوار این دو بزرگوار مدفون شد و در حقیقت این بقعه جایگاه مقبره عرفا قرار گرفت. شرح حال دقیق شیخ مشخص نیست اما در منابع مشابه او را صاحب کتاب تحفه مومن دانسته اند.
شیخ محمد مومن طبیب مخصوص شاه سلیمان صفوی بوده است و به شدت مورد توجه ، گفته می شود شاه به واسطه مقام عرفانی و دانش پزشکی ارادت خاصی به او داشته است و دستور ساخت این بقعه را هم او داده است و علت اینکه چرا این بقعه به آرامگاه شیخ محمد مومن شهرت یافته است و از دو عارف دیگر نامی برده نمی شود این است که هدف اصلی احداث بقعه به منظور همین آرامگاه بوده است . این را از ماده کتیبه که بر دیوار گنبد سبز است می توان فهمید
سالتاریخ این خجسته بنا بیت معمور قلب مومن دان (1091 )
اما ماجراهای مرتبط با این بقعه شنیدن دارد .
*کوچه فروغ ،مسجد میر هوا
فقط دو کوچه از بقعه محمد جواد مومن گنبد سبز بالا می روی. هنوز هم خیلی از مشهدی ها نمی دانند مسجد حضرت زهرا در میانه کوچه چقدر قدمت و چه ماجرای خواندنی و شگفت انگیزی دارد. کوچه فروغ وصل به مسجد میر همام می شود که امروز نام حضرت زهرا(ص) را در کنار نام میر هما بر سر در دارد .میر هوا و میر همام در دوره های مختلف با دو املای "ح " و هه" مکتوب می شده است .
*گورستانی به نام میر همام
فضای بیرونی مسجدی نشانی از قدمت و کهنگی ندارد اما اهالی تا دلت بخواهد حرف از باسازی ها و تخریب مسجد و جریان بیرون آوردن استخوان ها و اسکلت هایی دارند که
در گذشته های خیلی دور در این محل که گورستانی بوده است مدفون شده اند.
به گفته آن ها تمام خیابان خاکی از چهارراه خسروی تا نزدیک بیمارستان سینا تا قرن دوازدهم هجری گورستانی به نام میر همام از بوده که چون او در این محل دفن شده مدفون شده قبرستان نیز به نام او شهرت یافته است و به قول مردم عوام به گورستان میر هوا مشهور می شود
اما ازدیاد جمعیت و توسعه شهر ها ایجاب می کند که نزدیک ترین گورستان ها نیز تبدیل به محل سکونت شود شوند و چنین هم می شود.
فقط خانقاه دراویش که متصل به گنبد سبز بود درمیان باغی بزرگ و حریمی وسیع باقی
می ماند.ابراهیم زنگنه در همین مجموعه تالیفی خود می آورد د رنیمه اول قرن چهاردهم شمسی )1319 که شهرداری مشهد تصمیم به توسعه خیابان خاکی گرفت گنبد سبز در مسیر خرابی واقع شد ولی به احترام به مدفن عرفای مدفون در بقعه و نیز حفظ اثر از خرابی خودداری شد و طرحی را اجرا کردند که گنبد سبز در وسط میدان و در مرکزیت رفت و آمد باشد اما خانقاه دراویش تخریب شد.
اهالی نمی دانند نام جدید مسجد بهنام حضرت زهرا (ص) پیشنهاد چه کس یا افرادی بوده است اما معتقدند نام قدیمی میر همام روشن کننده تاریخچه مسجدی که به گفته بعضی ها قدیمی ترین مسجد شهر باشد.
*باوری که شوم بود
این در حالی است که خیلی ها در یک دوره تاریخی اعتقاد به شوم بودن آن داشته اند.
باور آن ها به شوم بودن مسجد به یک جریان تاریخی بر می گردد؛ اینکه سال ها کسی رغبت رفتن به مسجد میر همام را نداشته است و کسبه مسجد نظر کرده را در انتهای سرشور با همه دوری راه،به نماز گزاردن در این مسجد ترجیح می دادند. جریان این روایت که در ادامه یکی از اهالی دلیل آن را می آورد شنیدن دارد.
*درشکه چی مللک ،همسایه مسجد
فضای مسجد نوساز و امروزی است و نشانی از قدمت و کهنگی ندارد اما همسایه های مجاور نشان از قدمت محل دارند . منزل درشکه چی مرحوم مللک که امروز میراث فرهنگی برای حفظ اثر انگشت بر آن گذاشته است و دبیرستان فروغ که به ادعای اهالی قدیمی ترین دبیرستان مشهد بوده است و انتهای کوچه هم مسجد سهله با روایت تاریخی دیگر اهمیت مسجد را بیشتر می کند
پله های نه چندان بلند آدم را به فضای نه خیلی بزرگ مسجد می رساند که تا ده سال گذشته سبک و سیاق آن کلا با امروز متفاوت بوده است با آن پنجره های هشتی و سقف بلندو خانه خادم مسجد .
مسوولان فرهنگی برنامه های زیادی را برای اجرا در اوقات فراغت و فصل های دیگر سال تدارک دیده اند و دارند و علاوه بر آن که نماز هر سه وعده صبح و ظهر و مغرب و عشا به جماعت برگزار می شود.اما جوانی و سن و سال کم شان نمی گذارد چیزی از گذشته مسجد به خاطر داشته باشند.
*حفظ تاریخچه مسجد
در این میان محمد علی سمیعی مدیر عامل خیریه انصار الحجه که یکی از هفت نفر هیئت امنای این مجموعه قدیمی است اطلاعات کوتاهی در اختیارمان می گذارد. او با اشاره به تاریخچه کهن مسجد می گوید: این حوالی تمام قبرستان بوده است و نقل است که میر حوا در این محل مدفون است و به همین خاطر این مسجد باید به عنوان یکی از مساجد مطرح و کهن مشهد معرفی شود که متاسفانه هنوز خیلی ها جریان تاریخی آن را نمی دانند.
به گفته او محمد علی حفظ الرضایی نیز بخشی از منزل شخصی اش را در سال 1347 وقف مسجد می کند که به همین واسطه فضای مسجد وسیع و گسترده تر می شود
سمیعی سال تخریب مسجد را 1380 ذکر می کند که پس از آن نام میر حوا هم به مسجد حضرت زهرا تغییر نام می دهد .
سمیعی می خواهد برای آشنایی نمازگزاران و مردم با تاریخچه کهن مسجد این جریان به صورت اختصار مکتوب شده و در محل دید نمازگزاران قرار داده شود.
*استخراج جمجه مردگان از زمین مسجد
جوادگنجلو میان سال است و از کودکی در همین محله بزرگ شده است و همراه پدر بخشی از امور را در دست داشته است و در جریان ساخت و سازها و تخریب مسجد بوده است.
او هم تاکید دارد مسجد میر هما با وجود قدمت و سابقه ای که دارد گمنام مانده است و بهترست به همت اداره امور اوقاف و محققانی که اسنادی از در دست دارند پیشینه کهن آن را استخراج شده و در اختیار مردم قرار دهند.
به گفته وی استخراج استخوان و جمجمه های مردگان در ارتفاع 9 تا 10 متری مسجد برای بازسازی حکایت از وجود مقبره ای در این حوالی دارد حالا اینکه میر همام در کدام نقطه از این مکان مدفون است جای سوال است .
مجید گچ کار که سال هاست درکار تحقیق و پژوهش است در همین محله متولد و بزرگ شده است و اطلاعات وسیع تری از این مکان دارد .
به گفته وی احتمال اینکه میر همام سر دسته سادات زیدی که در مقابل هارون ایستادگی کردند در این مسجد مدفون باشد قوت زیادی دارد . این باور آن قدر قوی است که خیلی ها در تخریب های متوالی به دنبال نشان مقبره میر همام بوده اند. اما نشانی از آن نیافته اند. هر چند تخریب مقبره ها با توجه به گذشت ایام طبیعی به نظر می آید .
مجید گچ کار عنوان می کند: هارون در سال 170 هجری به خلافت می رسد و از 23 خلافتی که داشته 6 سال آخر آن را برای ساکت کردن حرکت زیدیه مجبور به آمدن به مشهد می شود و در این منطقه خیلی از سادات زیدی کشته می شوند.
48 نفر از سادات زیدی قبل از حضور امام رضا (ع) در مشهد به خاطر ایستادگی در برابر هارون کشته و در همین محل مدفون می شوند و حتی روایت این مکان یکی از محل هایی بوده است که امام رضا در کنار خواجه ربیع و آرامگاه کوهسنگی خود رامقید به رفتن آن جا می کنند و شیخ بهایی بارها و بارها از تقدس این مکان گفته است.
آرامگاه سادات زیدی آن قدر تقدس دارد که محمد جواد مومن عارف بزرگ و نامی وصیت کند بدنش را بعد از مرگ در جوار و در کنار سادات زیدی به خاک بسپارند. دامنه قبرستان وسیع بوده است و اینجا خارج از شهر به حساب می آمده است و تا مدت ها خیابان آخوند خراسانی به خیابان خاکی معروف بوده است.
او توضیح می دهد: انتهای بازار سرشور غسالخانه ای بوده است که به خاطر همین به سر و شور یعنی شستن سر معروف بوده است و مشهورست که حتی اولین بار توربین برق به این مکان آمده است.
*مسجد و توپ بندی حرم مطهر
گچ کار جریان اینکه چرا در یک دوره از تاریخ مسجد را شوم دانسته و مردم از رفتن به آن سر باز می زدند رابه ماجرای توپ بندی حرم در سال 1330 ربط می دهدکه یوسف خان هراتی در حمایت محمد علی شاه قاجار ارازل را و اوباش را جمع آوری کرده سنگر بندی شان را از این مقبره که هنوز تا آن زمان خبری از مسجد نبوده است شروع می کنند و توپ بندی حرم از این مکان شروع می شود و به واسطه این حرکت دیدگاه مردم نسبت به این مکان تغییر کرده و حتی تا مدت ها آن را مکانی شوم دانسته و مسجد در بیشتر اوقات خلوت بوده است
هنوز هم کسی به خاطر ندارد که اولین بار در چه زمانی مقبره تبدیل به مسجد شده است. اما حکایت ها نشان از این دارند که تا سال 1330 هنوز فضاحالت مقبره ای داشته است و نشانی از مسجد نبوده است .
گچ کار تعریف می کند سال های سال یخچال ساز قدیمی در حجره همجوار مسجد مشغول به کار بوده است و با توجه به احتمالی که از مقبره میر همام در این مکان می رفته است در زمان تخریب و بازسازی برخی ها منتظر این بوده اند که مقبره را پیدا کنند اما گذشت زمان تخریب مقبره را قطعی می کند .
نظر شما